کد مطلب:30633 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

موزون بودن











اگر مجموعه ای را در نظر بگیریم كه در آن اجراء و ابعاد مختلفی بكار رفته است و هدف خاصی از آن منظور است، باید شرایط معینی در آن از حیث مقدار لازم هر جزء و از لحاظ كیفیت ارتباط اجزاء با یكدیگر رعایت شود، و تنها در این صورت است كه آن مجموعه می تواند باقی بماند و اثر مطلوب خود را بدهد و نقش منظور را ایفا نماید.

مثلا یك اجتماع اگر بخواهد باقی و برقرار بماند باید متعادل باشد، یعنی هر چیزی در آن بقدر لازم (نه به قدر مساوی) وجود داشته باشد، یك اجتماع متعادل به كارهای فراوان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، قضائی، تربیتی احتیاج دارد و این كارها باید میان افراد تقسیم شود و برای هر كدام از آن كارها به اندازه كه لازم و ضروری است افراد گماشته شوند.

از جهت تعادل اجتماعی آنچه ضروری است اینست كه میزان احتیاجات در نظر گرفته شود، و متناسب با آن احتیاجات بودجه و نیرو مصرف گردد. اینجا است كه پای مصلحت به میان می آید یعنی مصلحت كل، مصلحتی كه در آن بقاء و دوام كل و هدف هائی كه از كل منظور است در نظر گرفته می شود. از این نظر جزء فقط وسیله است و حسابی مستقل برای خود ندارد. همچنین تعادل فیزیكی و تعادل شیمیایی نیز چنین است. جهان، موزون و متعادل است، اگر موزون و متعادل نبود برپا نبود، نظم و حساب و جریان معین و مشخص نبود. در حدیث نبوی آمده است: «بالعدل قامت السموات و الارض»[1] همانا آسمان و زمین به موجب عدل برپاست.

بحث عدل به معنی تناسب، در مقابل بی تناسبی، از نظر كل و مجموع نظام عالم است.

عدل به معنی تناسب و توازون از شئون حكیم بودن و علیم بودن خداوند است، خداوند علیم و حكیم به مقتضای علم شامل و حكمت عام خود می داند كه برای ساختمان هر چیزی از هر چیزی چه اندازه لازم و ضروری است و همان اندازه در آن قرار می دهد.









    1. تفسیر صافی، ذیل آیه 7، سوره الرحمن.